فیلم | مادرِ جهان

کد خبر: 4252431
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۵

در سالروز شهادت حضرت صدیقه کبری(س) شعرخوانی محمدجواد شرافت، شاعر آیینی کشور از شعر «مادر جهان» و «این روزها دستی به سمت ذوالفقار است» که در مدح حضرت فاطمه زهرا(س) سروده شده است، تقدیم مخاطبان می‌شود.

قدری بخند ای از خدا سرشار لبخندت
ای در شب ما مطلع‌الانوار، لبخندت

جان پدر را تا بهشتی غرق گل می‌بُرد
در لحظه‌های روشن دیدار، لبخندت

نُه سال در دنیای حیدر صبح و ظهر و شب
تکرار شد، تکرار شد، تکرار لبخندت

با گردش دَستاس، خیر و نور می‌پاشید
بر هرچه صحرا، هرچه گندم‌زار، لبخندت

وقت دعا بود و سَرِ سجاده گُل کرد
با گفتن «الجار، ثم الدار» لبخندت

از روزه بی نان و بی خرما چه شیرین‌تر
وقتی که باشد لحظه افطار، لبخندت

اما چرا این روزها دیگر نمی‌خندی
اما چرا این روزهای تار لبخندت

مِثلِ گُلی طوفان‌زده، خشکید؛ پرپر شد
بعد از پدر، بعد از در و دیوار، لبخندت

این روزهای آخری یک بار خندیدی
اما چه تلخ است آخ! تلخ این بار لبخندت

با چشم‌های خسته تا تابوت را دیدی
بر چشم‌های «فضه» شد آوار، لبخندت

مادر جهان ما یتیمِ عشق و احساس است
قدری بخند اِی مهربان، بگذار لبخندت

چادر نمازِ دخترم از یاس لبریز است
تابیده بر این چادر گلدار لبخندت

 

این روزها دستی به سمت ذوالفقار است

دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار
داده‌ست تِکیه مادرِ هستی به دیوار

هرلحظه دردی تازه، داغی تازه دارد
در جانِ خود غم‌های بی‌اندازه دارد

مثل شبی تیره‌ست دنیای مقابل
تنها هلالی مانده از آن ماهِ کامل

لبریز از دَردَست؛ اما غرق احساس
دستی به پهلو دارد و دستی به دستاس

باز این نسیم با محبت، مادرانه
دستی کشیده بر سَر و بَر روی خانه

شرمنده احساس او شد خانه‌داری
با هر نفس آه از در و دیوار، جاری

شب، نیمه‌شب، خسته، شکسته، مات، مبهوت
دستی به سر می‌گیرد و دستی به تابوت

از خانه بیرون می‌زند ناباورانه
جانِ خودش را می‌برد، بر روی شانه

«نفسی علا» ... آه از دل پُردرد او آه
«یا لیتها»... آه از دل پر درد او آه

این روزها دستی به سمت ذوالفقار است

محمد جواد شرافت

انتهای پیام
captcha